كتاب فوز اكبر





معرفي ميراث مكتوب مهدوي

كتاب «فوز اكبر» با نام كامل: «فوز اكبر بولاية حجة الله المنتظر(ع)» حاصل یک عمر پژوهش و تحقيق، تجربيات سلوكي و مهم‌تر از همه، عنايات امام عصر(ع) به مرحوم آيت الله ميرزا محمد باقر فقيه ايماني(ره) است. اين كتاب دربارة شيوه‌هاي توسل به قطب عالم امكان است. همة كساني كه از مرحوم فقيه ايماني ياد كرده‌اند، بر اين نكته تأكيد ورزيده‌اند كه همة اوقات، افكار و شئون زندگاني ايشان را عشق و علاقة فراوان به امام زمان(ع) پر كرده و تمام فكر و ذكر، قيام و قعود، سخن و سكوت، گفتار و نوشتار ايشان دربارة معرفت به آخرين حجّت حق بود. ایشان گرفتاران را جهت چاره‌گشايي به آن حلّال واقعي مشكلات ارجاع مي‌داد و دل‌هاي آنان را به نحوي متوجه آن كانون رحمت الهي مي‌كرد. از آنجايي كه اين حرف‌ها و توصیه‌ها، از دلي پاك و متصل به وليّ خدا برمي‌خاست، مؤثّر واقع مي‌شد و سختي‌ها و مشكلات گرفتاران با سرانگشت ولي الله الاعظم(ع) حلّ و فصل مي‌شد. مرحوم فقيه ايماني در اين كتاب، علاوه بر مسائل نظري و علمي پيرامون معرفت و محبّت امام زمان(ع)، شيوه‌هاي عملي برخورد با مشكلات با توسل به امام عصر(ع) را بيان كرده و بارها تأكيد مي‌كند: من از اين روش‌ها نتيجه گرفته‌ام و خاطرات فراواني دارم و كه جاي پرداختن به آنها نيست.
در ادامه، به اقتضاي مجال، با اين اثر ارزشمند از ميراث مكتوب مهدوي(ع) آشنا مي‌شويم.

گزارشي از كتاب

مرحوم فقيه ايماني اين كتاب را در سه باب نگاشته است كه ابواب آن، بنا به آنچه در مقدمه به قلم ايشان آمده، عبارتند از:
باب اوّل: بيان انواع و اقسام توسلات مخصوص به حضرت صاحب الامر(ع) و بيان اوقات و مكان‌هاي متعلق به آن حضرت.
باب دوم: بيان انواع و اقسام توسلات به هر كدام از امامان بزرگوار(ع)؛ زيرا توسل به هر يك از امامان(ع)، شرط تماميت و تكميل توسل به آن حضرت است و افراد به سبب توسل به هر يك از آنان، مستحق دعا و شفاعت امام زمان(ع) مي‌شوند.
باب سوم: تمسّك جستن به قرآن؛ زيرا بنا به روايت قطعي ثقلين، تمسك به قرآن، جزء اركان تماميت توسل به صاحب الزمان(ع) است. پس بايد تمسك به قرآن، همراه توسل به امام(ع) باشد. مؤلف در اين باب، هجده فصل را نگاشته است.
شايان ذكر است كه كتاب «فوز اكبر» تنها در بردارندة باب اوّل يعني، انواع و اقسام توسلات مخصوص به امام عصر(ع)، است و دو باب ديگر را در بر ندارد. بنابراين ما هم در اين نوشتار، تنها گزارشي از باب اوّل را تقديم خوانندگان گرامي موعود(ع) مي‌كنيم.

انگيزة تأليف

مرحوم آيت الله محمد باقر فقيه ايماني در مقدمة «فوز اكبر»، نيّت خود را از نگارش اين كتاب شريف چنين بيان نموده است:
«هر چند كتاب‌ها و تأليفات علما ـ به عربي و فارسي، مفصّل و مختصر ـ در مقام توسل به امام عصر(ع) زياد است، امّا مدت زماني بود كه اين احقر جاني (بندة كوچك گنهكار) تصميم داشتم مجموعه‌اي را در اين باب، تأليف نمايم تا اينكه در اين اوقات، حسَبِ خواهش مؤكد بعضي از دوستان صالح، عزم خود را جزم كرده، طلب توفيق از خداوند سبحان و تأييد از آستان آن وليّ رحمان(ع) نمودم و شروع به نگارش كردم و آن را «فوز اكبر بولاية حجة الله المنتظر» ناميدم».
مرحوم فقيه ايماني اين باب را در بيست فصل و يك تكمله (مطلب پاياني) به اين شرح آورده است:

فصل اوّل:

تحصيل و تكميل معرفت به امام؛

فصل دوم:

محبت و مودت به امام عصر(ع)؛نويسنده در اين فصل بيان مي‌كند كه محبت و مودت امام(ع)، فرض مؤكد الهي و شرط صحّت ايمان و وسيلة قبولي اعمال و عبادات است. همچنين با آوردن آيات و روايات و تفسير و تأويل آنها، فوايد و فضايل اين محبت را برشمرده شده است.

فصل سوم:

توسل جستن به نماز امام عصر(ع)؛ مؤلف در اين فصل به كيفيت نماز معروف امام عصر(ع) (دو ركعت كه در آن «إيّاك نعبد و إيّاك نستعين» يكصد مرتبه تكرار مي‌شود) پرداخته، به انواع آن نیز اشاره كرده و مي‌نويسد: «اين نماز تأثير كامل در سرعت اثر، براي اصلاح حوایج بزرگ دارد و در توسل به اين نماز، كرامات و آيات بسياري از امام عصر(ع) به ظهور رسيده كه اين حقير اطلاع بر آنها دارم و در اين مختصر، مقتضاي ذكر آنها نيست». همچنين در ادامه به كيفيت نماز فرج (دو ركعت كه بعد از آن دعاي «يا من أظهر الجميل و... » با اعمال و آداب آن خوانده مي‌شود) پرداخته و مي‌نويسد: «از سيدبن طاووس ذكر شده كه اين نماز را حضرت صاحب‌الامر(ع) به «ابي الحسين بن ابي البغل» در شب جمعه‌اي در حرم امام كاظم(ع) تعليم داده‌اند و از آن بزرگوار نقل شده است».

فصل چهارم:

استغاثه به امام عصر(ع)؛ مرحوم فقيه ايماني در اين باب ميان «استغاثه» و «استشفاع» تفاوت قائل شده و مي‌نويسد: «استغاثه به معني تضرّع، زاري و لابه نمودن به امام(ع) در درماندگي‌هاي سخت است؛ به گونه‌ای كه كارد به گلو برسد. امّا استشفاع، طلب اجابت در حوایج و كارهاي مهمي است كه به مرتبة سختي و درماندگي نرسيده باشد، مثل طلب سعادت اخروي يا طلب فرزند، خانه و امثال آن. استغاثه و استشفاع براي همه كس و در هر زمان، خود از توسلات مهم و عظيم است؛ زيرا در آنها اعتراف به مقام جليل حضرت ولي الله الاعظم(ع) ـ كه واسطة فيض خداوندي است ـ حاصل مي‌شود و خود اين مطلب نزد خداوند محبوب بوده، سبب تقرّب بنده به او شده، به اين وسيله گرفتاري او را زود اصلاح مي‌فرمايد». وي در ادامه مي‌آورد: «هر چند توسل و استغاثه بندگان به وجود مبارك امام زمان(ع) در مورد همة امامان وجود داشته و دارد، امّا نسبت خاصّي به حضرت صاحب الامر(ع) دارد چرا كه در اخبار بسيار وارد شده كه از جمله القاب خاصّ مبارك ايشان «غوث» و «غوث الفقرا» است و از مناصب خاصّ ايشان «اغاثه و فريادرسي» و در شدايد سخت بايد به ايشان پناه برد و به ایشان استغاثه كرد.
مؤلف در همين فصل در آداب و شرايط استغاثه مي‌نویسد: «آداب و شرايطي كه موجب كمال تأثير مي‌باشد، اين است كه در مقام استغاثه، بنده بايد متذكر مقام احاطة علم امام به تمام عالم باشد، چنان‌كه خود را نزد ايشان حاضر بداند. گویی به چشم، او را مي‌بيند و سخن او را مي‌شنود. همچنين او باید متذكر و ملتفت بزرگواري و كمال مهرباني آن جناب باشد».
مرحوم مؤلف در ادامة همين فصل به بيان كيفيت استغاثه پرداخته و به چند استغاثة معروف اشاره مي‌كند كه بنا به اهميت و كوتاهي آن، در اينجا آورده مي‌شود:
1. ذكر «يا صاحب الزمان اغثني، يا صاحب الزمان ادركني».
2. ذكر «يا محمد يا علي يا فاطمه يا صاحب الزمان ادركني و لا تهلكني» كه در «دارالسلام» آمده است.
3. شخص به صحرا يا مكان وسيع خلوتي برود و بگويد: «يا أبا صالح أغثني، يا أبا صالح المهدي أدركني ادركني و لا تدعني، فإني ذليلٌ عاجزٌ».
4. ذكر «يا موعود المنتظَر انظر الي المحتضر».
5. ذكر «المستغاث بك يا صاحب الزّمان(ع)»
و از همه مهم‌تر دعایی که مخصوص امام عصر(ع) است، دعاي «اللهمّ عظم البلاء... » كه آن را خود حضرت در خواب به محمّد بن احمد بن ابي الّليث كه از ترس كشته شدن به مقابر قريش گريخته بود، تعليم نمودند».

فصل پنجم:

فوز اكبر، به توسل جستن به زيارت امام عصر(ع) اختصاص دارد. مرحوم مؤلف پس از آوردن رواياتي در اين باب مي‌نويسد: «كيفيت زيارت آن حضرت بر دو قسم است. اوّل زيارتي كه مشترك ميان آن جناب و ساير معصومان است؛ دوم زياراتي كه مختص و مخصوص به خود آن بزرگوار است كه كامل‌ترين و با فضيلت‌ترين آنها زيارت «آل ياسين» است كه در همة اوقات مي‌شود با آن، حضرت را زيارت كرد. در «احتجاج» شيخ طبرسي نقل شده كه حضرت صاحب الامر(ع) در توقيعي كه براي محمد بن عبدالله حميري صادر شد، امر فرمودند كه: «هر گاه بخواهيد مرا زيارت و به سوي من توجه كنيد، چنين زيارت كنيد».
همچنين زيارت «سلام الله الكامل...» كه در رويدادهاي سخت مي‌توان با آن توسل پيدا كرد. زيارت روز جمعه و ديگر، زيارت مختصري كه در يك رؤياي صادقه به آن تأكيد شده است و امام(ع) در مورد آن فرمود: من آن را دوست دارم.
البته مرحوم فقيه ايماني ذكر نمي‌كند كه اين رؤياي صادقه از كيست و امام به چه كسي اين گونه فرموده‌اند. امّا از آنجايي كه اين زيارت كوتاه در آثار جامعي همچون «صحيفة مهديه» نيامده و حضرت آيت‌الله فقيه ايماني مدرك و مأخذي براي آن ذكر نمي‌كند، مي‌توان پي برد كه اين رؤياي صادقه براي خود ايشان روي داده است.

فصل ششم:

این فصل دربارة توسل جستن به وسيلة صلوات بر آن حضرت است.
مرحوم مؤلف در اين باره آورده است: «اصلِ عنوانِ صلوات بر اهل بيت از عبادات بزرگي است كه وسيلة سعادت همگان ـ حتي پيامبران و ملائکه ـ در تمام كارهاي مهم و حوایج ايشان بوده و موجب تقرب به مقامات عالیه نزد خداوند متعال مي‌گردد».

فصل هفتم:

دربارة هديه نمودن اعمال صالح به امام عصر(ع) است كه مؤلف رواياتي را در تأكيد و فضيلت اين امر مي‌آورد. وي در پايان مي‌نويسد: «نمازهاي توسل به امام عصر(ع) به عنوان هديه، چنين است كه شخص، نماز را براي رضاي خداوند به جا مي‌آورد، به قصد آنكه ثواب نماز، هديه‌اي براي امام(ع) باشد».

فصل هشتم:

نیابت در اعمال صالح براي امام(ع)؛ مؤلف در اين فصل، ابتدا تفاوت ميان «هديه نمودن» و «نيابت در عمل» را بازگو مي‌نمايد و در پايان فصل، دربارة نذر براي امام معصوم(ع) مي‌نويسد:
«در موقع پيش آمدن حاجات مهم و عظيم يا محنت‌هاي سخت كه انسان را بي‌طاقت مي‌كند، شخص مي‌تواند براي اصلاح آن كار مهم يا بر طرف شدن محنت‌ها، عمل صالح يا انفاق مالي را به قصد سلامتي امام عصر(ع) نذر كند. امّا مهم آن است كه مقدار مال، جهتِ انفاق، موفق با عدد مقدس و مبارك 14 باشد. مثلاً 14 اشرفي، 140 اشرفي يا ... ».

فصل نهم:

دعا براي تعجيل در فرج امام زمان(ع) و آثار، بركات، فضايل و فوايد آن؛ ايشان در اين باره آورده‌اند: «ثواب و فايدة دعا در فرج آن جناب، از نظر دنيوي و اخروي بسيار، بلكه زياده بر صد فضيلت است كه از جملة آنها كه خود آن بزرگوار در توقيع مبارك فرموده‌اند، اين است كه دعا در تعجيل فرج، سبب فرج شما مي‌شود».
مؤلف در ادامه مي‌نويسد: «اينكه دعا موجب فرج انسان‌ها شود، دو گونه است: يكي آنكه به وسيلة اين دعا ـ كه محبوب خداوند است ـ فرج و گشايش از هر سختي براي دعا كننده حاصل می‌شود؛ دوم آنكه دعا در وقوع فرج مثل دعا براي طلب باران است، زيرا اين دعا در واقع در حق خود بندگان است؛ هنگامي كه باران بيايد، [مردم] در امر معاش و معاد خود از آن استفاده مي‌كنند، همچنين وقتي فرج وقوع يابد، وسيلة گشايش و آسايش براي مردم در تمام جهات معاش و معاد [حاصل] مي‌شود».

فصل دهم:

این فصل دربارة تجديد عهد با امام عصر(ع) است. نويسنده در فلسفة اين عمل مي‌نويسد: «معناي تجديد عهد آن است كه بنده در قلب و زبان خود به امامت آن جناب اقرار كند و اطاعت، محبت و نصرت ايشان را بر عهدة خود ـ هر روز ـ تازه كند و اين عمل در هر روز، سه ثواب عظيم بدين شرح براي فرد دارد:
1. چنين شخصي در ثواب و اجر مانند كسي است كه در خدمت ايشان حاضر شده، فرمايش ايشان را اطاعت و ایشان را نصرت كرده باشد.
2. تجديد عهد موجب ثبات و كمال محبت، اخلاص و ايمان مي‌شود.
3. این عمل موجب توجه خاص و نظر رحمت كامل آن جناب نسبت به شخص مي‌شود».

فصل يازدهم:

این فصل دربارة نشر نام و ياد امام و احياي امر ايشان است. نويسنده مي‌نويسد:
«در احاديث داریم كه امام صادق(ع) فرمودند: «خدا كسي را كه امر ما را زنده نگاه دارد، رحمت كند» و در روايت ديگر فرمودند: «بهترين مردم بعد از ما ـ اهل بيت(ع) ـ كسي است كه امر ما را احيا كند و مردم را به سوي ما بخواند».
امّا كيفيت احياي امر ايشان به چند وجه حاصل مي‌شود كه به صورت كوتاه بدان‌ها اشاره مي‌شود:
1. بيان فضايل مخصوص ايشان، به ویژه آنچه را كه در مورد معرفت امر امامت و ولايت ايشان است.
2. تأليف كتاب در فضايل و معارف آن حضرت
3. انتشار كتب علما در اين باب
4. برپا كردن مجلس براي ذكر فضايل آن جناب، دعوت مؤمنان، انفاق مال در اين راه و همچنين مدح و ستايش آن حضرت در قصايد و اشعار.

فصل دوازدهم:

تحصيل و تكميل تقوا؛ مؤلف مي‌نويسد: «محبت، بدون تقوا حاصل نمي‌شود و شيعة خالص و خُلّص، كسي است كه مرتبة كمال محبت را داشته باشد. نتيجة مرتبة كامل محبت، آن است كه شخص در دنيا پيوسته در امر دين و دنيا، مشمول عنايات كامل امام شده، بعد از مرگ هم همه جا با آنان و ملحق به ايشان بوده، از همة خطرات در همة مواقف از دنيا، برزخ و قيامت در امان و به سلامت خواهد بود. مراد از تقوا و حقيقت آن، پرهيزكاري و نگهداري باطن قلب و روح و همچنين ظاهر حال از چيزهايي كه مورد نهي و مذمت خداوند مي‌باشد، است».
مؤلف در ادامه به بيماري‌هاي چندي در اين راستا اشاره مي‌كند كه بر سالك و عاشق امام لازم است كه از آنها اجتناب كرده، تقوا را تحصيل و تكميل نمايد.

فصل سيزدهم:

این فصل دربارة زيارت و تعزيه حضرت سيدالشهداء(ع) نوشته شده و در آن آمده است:
«در اخبار بسياري آمده كه توسل به هر يك از ائمة اطهار(ع)، توسل به حضرت صاحب الامر(ع) است. از جمله در حديثي از پيامبر اكرم(ص) آمده: «فرزندم حسين(ع) در كربلا در حال تشنگي و تنهايي كشته مي‌شود، پس هر كس او را ياري كند، بدون شك مرا و همچنين فرزند او قائم(ع) را ياري كرده است». پس در اقامة تعزيت، زيارت و ياري امام حسين(ع)، توسل به حضرت صاحب الامر(ع) نيز حاصل مي‌شود».

فصل چهاردهم:

این فصل به حزن و ندبه در فراق امام عصر(ع) اختصاص يافته است. مرحوم آيت الله فقيه ايماني در اين باب، حزن و گرية مؤمنان براي حضرت صاحب الامر(ع) را به سه گونه تقسيم نموده، مي‌نويسد: نوع اوّل، آن است كه حزن و گرية او حقيقتاً بر اثر محبتي است كه شخص مؤمن در باطن قلب خود نسبت به آن حضرت دارد؛ پس بر حسب اين شدت محبت، شخص براي فراق، مظلوميت و مصيبت‌هاي ايشان گريان مي‌شود.
نوع دوم، براي محروميت وي از بعضي فيوضات قدسية ايشان و سخت بودن تحصيل معرفت در عصر غيبت، يا به دليل مشاهدة بسياري خرابي‌ها در دين و فراواني فتنه‌ها و هتك حرمت‌هايي كه نسبت به اهل حق و اولياي الهي وارد مي‌شود.
نوع سوم، براي شدايد و محنت‌هاي دنيوي است كه در غيبت ايشان، حاصل شده است.
آنچه از اين سه قسم محبوب‌تر است و نشانة ايمان مي‌باشد، همان قسم اوّل است و بعد از آن، قسم دوم قرار دارد. امّا قسم سوم در حقيقت حزن و گرية انسان بر محنت حال خود است.
شخص مؤمن بايد بسيار متذكر باشد و با مشاهدة فتنه‌ها و محنت‌هاي شديد، فراق ايشان را یاد نموده، مظلوميت و غم او را به نظر آورده، ندبه و ناله كند. دعاي شريف ندبه را در چهار عيد غدير، قربان، فطر و روز مبارك جمعه بخواند و به خاطر سه مطلب، بسيار تضرّع و دعا كند:
نخست براي آنكه خداوند چشم او را به جمال مبارك ايشان به عافيت روشن كند.
دوم، براي بر طرف شدن حزن و غم از قلب مبارك امام زمان(ع).
سوم، براي تعجيل در فرج آن حضرت(ع).
چنانچه كسي مشاهده كرد كه از يادآوري غم‌هاي امام زمان(ع) اصلاً ناراحت و محزون نمي‌شود، بايد بداند این رویداد از كثرت گناهاني است كه سبب سياهي قلب او شده و گناهان مانع شده است كه اثر نور محبت ايشان در قلب او ظاهر شود. در اين حال، لازم است فراوان توبه و استغفار نمايد و به قلب خود يادآوري كرده و در مجالس ذكر ايشان، مثل دعاي ندبه حاضر شود.

فصل پانزدهم:

این فصل دربارة لعن و اظهار برائت از دشمنان امام عصر(ع) است. مؤلف در اين باب آورده است: «به سبب تبرّی و بيزاري قلبي و لعن زباني، طهارت در قلب و روح انسان حاصل مي‌شود و به دنبال آن، آيينة روح او قابليت زيادي براي تجلي انوار محبت اولياي الهي پيدا مي‌كند».
آيت الله فقيه ايماني، سپس اوقات و آداب تبرّی را در چهارده مورد برمي‌شمارد.

فصل شانزدهم:

اين فصل مربوط به نصرت و ياري امام عصر(ع) است. نويسنده در این فصل، انواع ياري رساندن به امام(ع) را ذكر كرده است. از آنجايي كه مؤلف، كتاب ارزشمندي در همين موضوع با عنوان «شيوه‌هاي ياري امام زمان(ع)» دارد و گزارشي از آن كتاب در مقاله‌اي ديگر خواهد آمد ـ ان‌شاء الله ـ لذا در اين فصل تنها به عنوان آن بسنده مي‌كنيم و متعرض مباحث آن ـ كه در نوع خود روشنگر و راهگشا است ـ نمي‌شويم.

فصل هفدهم:

این فصل به تقديم عريضه خدمت امام عصر(ع) مي‌پردازد. نويسنده ابتدا در اهميت و اعتبار اين عمل مي‌نويسد: «[عريضه نويسي] توسلي عظيم است كه در اعصار گذشته ميان عموم علما، صلحا و مؤمنان داير بوده و در سرعت اثر و اصلاح كارهاي مهم و شديد، به نحو آسان، آثار غريبي از آن مشاهده شده است و آنچه از همة اقسام آن مهم‌تر و در تأثير، كامل‌تر و توسل بدان، متداول ميان عموم مؤمنان از علما و ديگران گرديده، آن [نسخه] است كه علّامة مجلسي در «بحارالانوار» و محدث نوري در «نجم الثاقب»24، به نقل از «مفاتيح النجاة» سبزواري ذكر كرده‌اند».
آن مرحوم پس از ذکر آداب اين عمل و آوردن نسخة صحيح عريضه مي‌نويسد: «بايد دانست كه از مفاد و مضمون اين عريضه، كشف مي‌شود كه توسل به آن، مختص به زماني است كه انسان در شدايد بسيار عظيم و مخاطرات پر هول و وحشت، گرفتار شده و به اصطلاح كارد به گلو رسيده باشد».
نكتة ديگر آنكه، براي نوشتن عريضه، در روايات، عدد مخصوصي (مثلاً چند بار) ذكر نشده است؛ ولي به ملاحظة آداب آن ـ كه در وقت انداختن عريضه، فرد بايد توجه و اعتماد به يكي از چهار نايب امام داشته باشد مي‌توان فهميد كه اگر در مرتبة اوّل، اثري از اين عمل ظاهر نشد، شخص آن را تا چهار مرتبه به عدد چهار نايب بزرگوار ايشان انجام دهد و غالباً چنين شده كه در مرتبة چهارم، مقصود انجام شده است.
ضمناً بهتر آن است كه تقديم عريضه در روزهاي دوشنبه، پنجشنبه و جمعه كه تعلق خاصّي به آن حضرت دارد و اعمال بندگان در اين روزها خدمت ايشان عرضه مي‌شود، باشد».

فصل هجدهم:

این فصل ويژة تعظيم و تكريم نام مبارك امام عصر(ع) است. نويسنده با ذكر دو روايت از امامان صادق و رضا(ع) كه به احترام نام آن بزرگوار از جاي برمي‌خاستند، مي‌‌نويسد:
«هر چند برخاستن به وقت ذكر نام مبارك حضرت صاحب الامر(ع) موافق با تعظيم و احترام به ايشان است، امّا حكمت مهم‌تري در آن هست و آن اينكه بايد هميشه عزم قلبي و نيّت صادق مؤمن اين باشد كه به وقت ظهور آن حضرت، وي براي نصرت و اطاعت امر ايشان حاضر گردد. بدين ترتيب كه شخص مؤمن، در موقع ذكر نام ايشان، اظهار عزم قلبي كرده و مي‌گويد: خداوندا شاهد باش كه اگر آن حضرت اكنون ظاهر شوند، حاضرم براي نصرت و اطاعت ايشان، قيام نمايم. بنابراين مهم است كه فردِ منتظر به وقت قيام، متذكر چنين معنايي در قلب خود باشد و در همان حال، تعجيل در فرج را از خداوند مسئلت نمايد.
مسئلة ديگر آنكه اسم يا لقب آن جناب را با صلوات يا سلام ببرد و همچنين اسم اصلي آن حضرت «يعني محمد و احمد» را در مجامع عمومي نبرد و هميشه با القاب شريف، نام ايشان را ذكر كند و آنچه از اسما و القاب مبارك آن حضرت كه اين احقر مؤلف بر آن آگاهي يافته و گردآوري كرده‌ام، متجاوز بر پانصد اسم و لقب است».

فصل نوزدهم:

این فصل، در واقع اداي حقوق مالي امام عصر(ع) را تشكيل مي‌دهد. ايشان در اين بخش آورده‌اند:
«به طور كلي اموالي را كه به قصد امام انفاق مي‌شود، مي‌توان به دو دستة واجب و مستحب تقسيم كرد. دستة اوّل، مواردي است كه از سهم خمس و تحت نظر فقيه مجتهد عادل مي‌بايست صرف شود. امّا دستة دوم، مواردي را دربرمي‌گيرد كه بايد در احياي امر آن حضرت، مثل برپايي مجالس، تأليف كتاب، نيابت اعمال صالح مثل حج و عمره هزينه شود. امّا افضل از همة اين اعمال، زيارت و برپايي مجلس عزاي امام حسين(ع) است. از موارد ديگر انفاق مال براي آن حضرت، مي‌توان از صدقه دادن به نيت سلامتي امام عصر(ع)، ذبح گوسفند و اطعام طعام نام برد. لذا مهم است كه بندة مؤمن در مقام طلب حفظ و سلامتي آن حضرت، گاهي صدقه بدهد، گاهي قرباني كند و گاهي اطعام نمايد.
[ضمناً فراموش نشود] كه امام عصر(ع) خود واسطة كلية فيوضات و سلامتي براي ديگران هستند و در حفظ و سلامتي وجود مباركشان، از دعا و صدقة بندگان مستغني هستند، همچنان‌که خداوند بزرگ از عبادتِ بندگان غني است. پس همان طور كه عبادات بندگان تنها اظهار عبوديت و مقام محبت با حضرت حق است، دعا و صدقه براي سلامتي آن حضرت(ع) نيز اظهار محبت و ارادت نسبت به آن جناب(ع) است تا افراد لايق الطاف و عنايات رحماني ايشان شوند».
فصل بيستم: آخرین فصل کتاب دربارة شفيع كردن امام عصر(ع) در مواقع دعا است. نويسنده در اين فصل در باب توسل به اين حجت خدا مي‌نويسد: «در بعضي از دعاها، مثل دعاي افتتاح آمده است: «و استجب به دعوتنا؛ يعني خداوندا به حق آن حضرت، دعاي ما را مستجاب گردان» و اين معناي شفيع گردانيدن آن حضرت در مواقع دعا و قسم دادن خداوند به نام مبارك ايشان است».
ايشان در تأثير اين عمل آورده‌اند: «هر چه طهارت و پاكي [واسطه] فزون‌تر باشد، قسم دادن خداوند به حقّ او براي آسان شدنِ مشكلات و اصلاح مقاصد مهم، تأثير زيادتري دارد».
اميدواريم كه اين گفتار، انگيزة مطالعة آثاري از اين دست را در وجود خوانندگان ارجمند برانگيخته باشد. اين مقال را نمي‌توان بدون اشاره به اين مطلب به پايان برد كه نثر اين اثر از آنجايي كه متعلق به 60، 70 سال پيش مي‌باشد، نيازمند ويرايشي تازه است تا به زبان امروزي نزديك‌تر و در نتيجه براي استفاده علاقه‌مندان مهياتر گردد. به هر حال، كوشش مسجد مقدس جمكران در احيا و نشر آبرومند اين‌گونه آثار قابل ستايش است.
 منبع: ماهنامه موعود شماره 97