كتاب فوز اكبر
كتاب فوز اكبر
كتاب فوز اكبر
معرفي ميراث مكتوب مهدوي
در ادامه، به اقتضاي مجال، با اين اثر ارزشمند از ميراث مكتوب مهدوي(ع) آشنا ميشويم.
گزارشي از كتاب
باب اوّل: بيان انواع و اقسام توسلات مخصوص به حضرت صاحب الامر(ع) و بيان اوقات و مكانهاي متعلق به آن حضرت.
باب دوم: بيان انواع و اقسام توسلات به هر كدام از امامان بزرگوار(ع)؛ زيرا توسل به هر يك از امامان(ع)، شرط تماميت و تكميل توسل به آن حضرت است و افراد به سبب توسل به هر يك از آنان، مستحق دعا و شفاعت امام زمان(ع) ميشوند.
باب سوم: تمسّك جستن به قرآن؛ زيرا بنا به روايت قطعي ثقلين، تمسك به قرآن، جزء اركان تماميت توسل به صاحب الزمان(ع) است. پس بايد تمسك به قرآن، همراه توسل به امام(ع) باشد. مؤلف در اين باب، هجده فصل را نگاشته است.
شايان ذكر است كه كتاب «فوز اكبر» تنها در بردارندة باب اوّل يعني، انواع و اقسام توسلات مخصوص به امام عصر(ع)، است و دو باب ديگر را در بر ندارد. بنابراين ما هم در اين نوشتار، تنها گزارشي از باب اوّل را تقديم خوانندگان گرامي موعود(ع) ميكنيم.
انگيزة تأليف
«هر چند كتابها و تأليفات علما ـ به عربي و فارسي، مفصّل و مختصر ـ در مقام توسل به امام عصر(ع) زياد است، امّا مدت زماني بود كه اين احقر جاني (بندة كوچك گنهكار) تصميم داشتم مجموعهاي را در اين باب، تأليف نمايم تا اينكه در اين اوقات، حسَبِ خواهش مؤكد بعضي از دوستان صالح، عزم خود را جزم كرده، طلب توفيق از خداوند سبحان و تأييد از آستان آن وليّ رحمان(ع) نمودم و شروع به نگارش كردم و آن را «فوز اكبر بولاية حجة الله المنتظر» ناميدم».
مرحوم فقيه ايماني اين باب را در بيست فصل و يك تكمله (مطلب پاياني) به اين شرح آورده است:
فصل اوّل:
فصل دوم:
فصل سوم:
فصل چهارم:
مؤلف در همين فصل در آداب و شرايط استغاثه مينویسد: «آداب و شرايطي كه موجب كمال تأثير ميباشد، اين است كه در مقام استغاثه، بنده بايد متذكر مقام احاطة علم امام به تمام عالم باشد، چنانكه خود را نزد ايشان حاضر بداند. گویی به چشم، او را ميبيند و سخن او را ميشنود. همچنين او باید متذكر و ملتفت بزرگواري و كمال مهرباني آن جناب باشد».
مرحوم مؤلف در ادامة همين فصل به بيان كيفيت استغاثه پرداخته و به چند استغاثة معروف اشاره ميكند كه بنا به اهميت و كوتاهي آن، در اينجا آورده ميشود:
1. ذكر «يا صاحب الزمان اغثني، يا صاحب الزمان ادركني».
2. ذكر «يا محمد يا علي يا فاطمه يا صاحب الزمان ادركني و لا تهلكني» كه در «دارالسلام» آمده است.
3. شخص به صحرا يا مكان وسيع خلوتي برود و بگويد: «يا أبا صالح أغثني، يا أبا صالح المهدي أدركني ادركني و لا تدعني، فإني ذليلٌ عاجزٌ».
4. ذكر «يا موعود المنتظَر انظر الي المحتضر».
5. ذكر «المستغاث بك يا صاحب الزّمان(ع)»
و از همه مهمتر دعایی که مخصوص امام عصر(ع) است، دعاي «اللهمّ عظم البلاء... » كه آن را خود حضرت در خواب به محمّد بن احمد بن ابي الّليث كه از ترس كشته شدن به مقابر قريش گريخته بود، تعليم نمودند».
فصل پنجم:
همچنين زيارت «سلام الله الكامل...» كه در رويدادهاي سخت ميتوان با آن توسل پيدا كرد. زيارت روز جمعه و ديگر، زيارت مختصري كه در يك رؤياي صادقه به آن تأكيد شده است و امام(ع) در مورد آن فرمود: من آن را دوست دارم.
البته مرحوم فقيه ايماني ذكر نميكند كه اين رؤياي صادقه از كيست و امام به چه كسي اين گونه فرمودهاند. امّا از آنجايي كه اين زيارت كوتاه در آثار جامعي همچون «صحيفة مهديه» نيامده و حضرت آيتالله فقيه ايماني مدرك و مأخذي براي آن ذكر نميكند، ميتوان پي برد كه اين رؤياي صادقه براي خود ايشان روي داده است.
فصل ششم:
مرحوم مؤلف در اين باره آورده است: «اصلِ عنوانِ صلوات بر اهل بيت از عبادات بزرگي است كه وسيلة سعادت همگان ـ حتي پيامبران و ملائکه ـ در تمام كارهاي مهم و حوایج ايشان بوده و موجب تقرب به مقامات عالیه نزد خداوند متعال ميگردد».
فصل هفتم:
فصل هشتم:
«در موقع پيش آمدن حاجات مهم و عظيم يا محنتهاي سخت كه انسان را بيطاقت ميكند، شخص ميتواند براي اصلاح آن كار مهم يا بر طرف شدن محنتها، عمل صالح يا انفاق مالي را به قصد سلامتي امام عصر(ع) نذر كند. امّا مهم آن است كه مقدار مال، جهتِ انفاق، موفق با عدد مقدس و مبارك 14 باشد. مثلاً 14 اشرفي، 140 اشرفي يا ... ».
فصل نهم:
مؤلف در ادامه مينويسد: «اينكه دعا موجب فرج انسانها شود، دو گونه است: يكي آنكه به وسيلة اين دعا ـ كه محبوب خداوند است ـ فرج و گشايش از هر سختي براي دعا كننده حاصل میشود؛ دوم آنكه دعا در وقوع فرج مثل دعا براي طلب باران است، زيرا اين دعا در واقع در حق خود بندگان است؛ هنگامي كه باران بيايد، [مردم] در امر معاش و معاد خود از آن استفاده ميكنند، همچنين وقتي فرج وقوع يابد، وسيلة گشايش و آسايش براي مردم در تمام جهات معاش و معاد [حاصل] ميشود».
فصل دهم:
1. چنين شخصي در ثواب و اجر مانند كسي است كه در خدمت ايشان حاضر شده، فرمايش ايشان را اطاعت و ایشان را نصرت كرده باشد.
2. تجديد عهد موجب ثبات و كمال محبت، اخلاص و ايمان ميشود.
3. این عمل موجب توجه خاص و نظر رحمت كامل آن جناب نسبت به شخص ميشود».
فصل يازدهم:
«در احاديث داریم كه امام صادق(ع) فرمودند: «خدا كسي را كه امر ما را زنده نگاه دارد، رحمت كند» و در روايت ديگر فرمودند: «بهترين مردم بعد از ما ـ اهل بيت(ع) ـ كسي است كه امر ما را احيا كند و مردم را به سوي ما بخواند».
امّا كيفيت احياي امر ايشان به چند وجه حاصل ميشود كه به صورت كوتاه بدانها اشاره ميشود:
1. بيان فضايل مخصوص ايشان، به ویژه آنچه را كه در مورد معرفت امر امامت و ولايت ايشان است.
2. تأليف كتاب در فضايل و معارف آن حضرت
3. انتشار كتب علما در اين باب
4. برپا كردن مجلس براي ذكر فضايل آن جناب، دعوت مؤمنان، انفاق مال در اين راه و همچنين مدح و ستايش آن حضرت در قصايد و اشعار.
فصل دوازدهم:
مؤلف در ادامه به بيماريهاي چندي در اين راستا اشاره ميكند كه بر سالك و عاشق امام لازم است كه از آنها اجتناب كرده، تقوا را تحصيل و تكميل نمايد.
فصل سيزدهم:
«در اخبار بسياري آمده كه توسل به هر يك از ائمة اطهار(ع)، توسل به حضرت صاحب الامر(ع) است. از جمله در حديثي از پيامبر اكرم(ص) آمده: «فرزندم حسين(ع) در كربلا در حال تشنگي و تنهايي كشته ميشود، پس هر كس او را ياري كند، بدون شك مرا و همچنين فرزند او قائم(ع) را ياري كرده است». پس در اقامة تعزيت، زيارت و ياري امام حسين(ع)، توسل به حضرت صاحب الامر(ع) نيز حاصل ميشود».
فصل چهاردهم:
نوع دوم، براي محروميت وي از بعضي فيوضات قدسية ايشان و سخت بودن تحصيل معرفت در عصر غيبت، يا به دليل مشاهدة بسياري خرابيها در دين و فراواني فتنهها و هتك حرمتهايي كه نسبت به اهل حق و اولياي الهي وارد ميشود.
نوع سوم، براي شدايد و محنتهاي دنيوي است كه در غيبت ايشان، حاصل شده است.
آنچه از اين سه قسم محبوبتر است و نشانة ايمان ميباشد، همان قسم اوّل است و بعد از آن، قسم دوم قرار دارد. امّا قسم سوم در حقيقت حزن و گرية انسان بر محنت حال خود است.
شخص مؤمن بايد بسيار متذكر باشد و با مشاهدة فتنهها و محنتهاي شديد، فراق ايشان را یاد نموده، مظلوميت و غم او را به نظر آورده، ندبه و ناله كند. دعاي شريف ندبه را در چهار عيد غدير، قربان، فطر و روز مبارك جمعه بخواند و به خاطر سه مطلب، بسيار تضرّع و دعا كند:
نخست براي آنكه خداوند چشم او را به جمال مبارك ايشان به عافيت روشن كند.
دوم، براي بر طرف شدن حزن و غم از قلب مبارك امام زمان(ع).
سوم، براي تعجيل در فرج آن حضرت(ع).
چنانچه كسي مشاهده كرد كه از يادآوري غمهاي امام زمان(ع) اصلاً ناراحت و محزون نميشود، بايد بداند این رویداد از كثرت گناهاني است كه سبب سياهي قلب او شده و گناهان مانع شده است كه اثر نور محبت ايشان در قلب او ظاهر شود. در اين حال، لازم است فراوان توبه و استغفار نمايد و به قلب خود يادآوري كرده و در مجالس ذكر ايشان، مثل دعاي ندبه حاضر شود.
فصل پانزدهم:
آيت الله فقيه ايماني، سپس اوقات و آداب تبرّی را در چهارده مورد برميشمارد.
فصل شانزدهم:
فصل هفدهم:
آن مرحوم پس از ذکر آداب اين عمل و آوردن نسخة صحيح عريضه مينويسد: «بايد دانست كه از مفاد و مضمون اين عريضه، كشف ميشود كه توسل به آن، مختص به زماني است كه انسان در شدايد بسيار عظيم و مخاطرات پر هول و وحشت، گرفتار شده و به اصطلاح كارد به گلو رسيده باشد».
نكتة ديگر آنكه، براي نوشتن عريضه، در روايات، عدد مخصوصي (مثلاً چند بار) ذكر نشده است؛ ولي به ملاحظة آداب آن ـ كه در وقت انداختن عريضه، فرد بايد توجه و اعتماد به يكي از چهار نايب امام داشته باشد ميتوان فهميد كه اگر در مرتبة اوّل، اثري از اين عمل ظاهر نشد، شخص آن را تا چهار مرتبه به عدد چهار نايب بزرگوار ايشان انجام دهد و غالباً چنين شده كه در مرتبة چهارم، مقصود انجام شده است.
ضمناً بهتر آن است كه تقديم عريضه در روزهاي دوشنبه، پنجشنبه و جمعه كه تعلق خاصّي به آن حضرت دارد و اعمال بندگان در اين روزها خدمت ايشان عرضه ميشود، باشد».
فصل هجدهم:
«هر چند برخاستن به وقت ذكر نام مبارك حضرت صاحب الامر(ع) موافق با تعظيم و احترام به ايشان است، امّا حكمت مهمتري در آن هست و آن اينكه بايد هميشه عزم قلبي و نيّت صادق مؤمن اين باشد كه به وقت ظهور آن حضرت، وي براي نصرت و اطاعت امر ايشان حاضر گردد. بدين ترتيب كه شخص مؤمن، در موقع ذكر نام ايشان، اظهار عزم قلبي كرده و ميگويد: خداوندا شاهد باش كه اگر آن حضرت اكنون ظاهر شوند، حاضرم براي نصرت و اطاعت ايشان، قيام نمايم. بنابراين مهم است كه فردِ منتظر به وقت قيام، متذكر چنين معنايي در قلب خود باشد و در همان حال، تعجيل در فرج را از خداوند مسئلت نمايد.
مسئلة ديگر آنكه اسم يا لقب آن جناب را با صلوات يا سلام ببرد و همچنين اسم اصلي آن حضرت «يعني محمد و احمد» را در مجامع عمومي نبرد و هميشه با القاب شريف، نام ايشان را ذكر كند و آنچه از اسما و القاب مبارك آن حضرت كه اين احقر مؤلف بر آن آگاهي يافته و گردآوري كردهام، متجاوز بر پانصد اسم و لقب است».
فصل نوزدهم:
«به طور كلي اموالي را كه به قصد امام انفاق ميشود، ميتوان به دو دستة واجب و مستحب تقسيم كرد. دستة اوّل، مواردي است كه از سهم خمس و تحت نظر فقيه مجتهد عادل ميبايست صرف شود. امّا دستة دوم، مواردي را دربرميگيرد كه بايد در احياي امر آن حضرت، مثل برپايي مجالس، تأليف كتاب، نيابت اعمال صالح مثل حج و عمره هزينه شود. امّا افضل از همة اين اعمال، زيارت و برپايي مجلس عزاي امام حسين(ع) است. از موارد ديگر انفاق مال براي آن حضرت، ميتوان از صدقه دادن به نيت سلامتي امام عصر(ع)، ذبح گوسفند و اطعام طعام نام برد. لذا مهم است كه بندة مؤمن در مقام طلب حفظ و سلامتي آن حضرت، گاهي صدقه بدهد، گاهي قرباني كند و گاهي اطعام نمايد.
[ضمناً فراموش نشود] كه امام عصر(ع) خود واسطة كلية فيوضات و سلامتي براي ديگران هستند و در حفظ و سلامتي وجود مباركشان، از دعا و صدقة بندگان مستغني هستند، همچنانکه خداوند بزرگ از عبادتِ بندگان غني است. پس همان طور كه عبادات بندگان تنها اظهار عبوديت و مقام محبت با حضرت حق است، دعا و صدقه براي سلامتي آن حضرت(ع) نيز اظهار محبت و ارادت نسبت به آن جناب(ع) است تا افراد لايق الطاف و عنايات رحماني ايشان شوند».
فصل بيستم: آخرین فصل کتاب دربارة شفيع كردن امام عصر(ع) در مواقع دعا است. نويسنده در اين فصل در باب توسل به اين حجت خدا مينويسد: «در بعضي از دعاها، مثل دعاي افتتاح آمده است: «و استجب به دعوتنا؛ يعني خداوندا به حق آن حضرت، دعاي ما را مستجاب گردان» و اين معناي شفيع گردانيدن آن حضرت در مواقع دعا و قسم دادن خداوند به نام مبارك ايشان است».
ايشان در تأثير اين عمل آوردهاند: «هر چه طهارت و پاكي [واسطه] فزونتر باشد، قسم دادن خداوند به حقّ او براي آسان شدنِ مشكلات و اصلاح مقاصد مهم، تأثير زيادتري دارد».
اميدواريم كه اين گفتار، انگيزة مطالعة آثاري از اين دست را در وجود خوانندگان ارجمند برانگيخته باشد. اين مقال را نميتوان بدون اشاره به اين مطلب به پايان برد كه نثر اين اثر از آنجايي كه متعلق به 60، 70 سال پيش ميباشد، نيازمند ويرايشي تازه است تا به زبان امروزي نزديكتر و در نتيجه براي استفاده علاقهمندان مهياتر گردد. به هر حال، كوشش مسجد مقدس جمكران در احيا و نشر آبرومند اينگونه آثار قابل ستايش است.
منبع: ماهنامه موعود شماره 97
/س
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}